روزهاي اول پاييز يادآور خاطرات زيادي در دوران بچگي در جيرنده است.از يک طرف آغاز مدرسه واز طرف ديگر جمع آوري گردو از باغهاي محل. رسم بود بعد از اينکه صاحبان باغها گردو ها را جمع آموري مي کردند ،بچه ها به صورت گروهي به طرف باغها سرازير مي شدند وگردوهايي که از چشم تيزبين باغداران جا مانده بود را جمع مي کردند.گاهي با چوبهاي کوچکي(تولوزمه)يا سنگ گردوهاي جا مانده روي درخت را به زمين مي ريختند.به اين عمل اصطلاحا (پساچينه) ميگفتند.بعد از جمع آوري گردوها عده اي از آنان گردوها را در بازار مي فروختند تا پول جيبي خود را تامين کنند وعده کمي هم به خانه مي بردند که گاها با اعتراض والدين روبرو مي شدند ،چون اعتقاد داشتند که حلال نيست.ولي به نظر من چون به صورت يک رسم بود وهمه باغداران در جريان بودند وبراي بچه ها نشاط آور بود حرام نبود.بهترين موقع جمع کردن گردو هم هنگام بادهاي پاييزي جيرنده بود.يادش به خير وياد همه دوستاني که در رسم پساچينه شرکت مي کردند گرامي.

 گردو